خراااااا

اینجا خر تو خره!!!

پصط صابط

ببخشید نمیخواستم به کسی بی احترامی بشه

خواستم یکم شوخی کنم

از همه هم معذرت میخوام

اینجا یه وبلاگ طنزه

همیییییییییین





[ بازدید : 366 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 17 ارديبهشت 1393 ] [ 14:36 ] [ Hillda ]

[ ]

به دنیا اومدن خرررر!!

يه روز يه كره خر از مامانش ميپرسه من چطوري به دنيااومدم ؟؟

مامانش ميگه باباي خرت خر شد عاشق من ماده خر شد

منم خر شدم عاشق اون نره خر شدم

اينجوري خر تو خر شد

كره خري به در شد





[ بازدید : 354 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 25 ارديبهشت 1393 ] [ 12:28 ] [ Hillda ]

[ ]

سه خر...!!!

سه خر...!!!

می گویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد.

هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ ها را سرشماری کرد. دست بر قضا سه رأس از الاغ ها را نیافت. سراسیمه به سراغ اهالی رفت و سراغ الاغ های گمشده را گرفت. از قرار معلوم کسی الاغ ها را ندیده بود.

نزدیک ظهر، در حالی که مرد روستایی خسته و ناامید شده بود، رهگذری به او پیشنهاد کرد، وقت نماز سری به مسجد جامع شهر بزند و از امام جماعت بخواهد تا بالای منبر از جمعیت نمازخوان کسب اطلاع کند.

مرد روستایی همین کار را کرد.

امام جماعت از باب خیر و مهمان دوستی، نماز اول را که خواند بالای منبر رفت و از آن جا که مردی نکته دان و آگاه بود، رو به جماعت کرد و گفت: «آهای مردم در میان شما کسی هست که از مال دنیا بیزار باشد؟»

خشکه مقدسی از جا برخاست و گفت: «من!»

امام جماعت بار دیگر بانگ برآورد: «آهای مردم! در میان شما کسی هست که از صورت زیبا ناخشنود شود؟»

خشکه مقدس دیگر برخاست و گفت: «من!»

امام جماعت بار سوم گفت: «آهای مردم! کسی در میان شما هست که از آوای خوش (صدای دلنشین) متنفر باشد؟»

خشکه مقدس دیگری بر پا ایستاد و گفت: «من!»

سپس امام جماعت رو به مرد روستایی کرد و گفت: بفرما! سه تا خرت پیدا شد. بردار و برو





[ بازدید : 339 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 20 ارديبهشت 1393 ] [ 21:28 ] [ Hillda ]

[ ]

فرق خر و الاغ!!!

فرق خر و الاغ در چیست؟!

جور کلاس انشا را می کشیدم. هیچ کس حال و حوصله نوشتن انشا نداشت. خیالشان تخت بود که کسی انشاهای بلند بالا می نویسد و وقت کلاس را پر می کند. انشاهام بیشتر داستان بود. داستان هایی از گذشته خودم. از انچه می دیدم و دیده بود یا دیگران برایم تعریف می کردند. خیال داشتم کتابی بنویسم داستان های کوتاهیی که سر کلاس می خواندم، جمع می کردم و می خواستم کتابشان کنم. داستان پسرکی را نوشته بودم که هر شب مادر مرده اش می اید پیشش و به حرف هایش گوش می کند. اقای محزونی صدایم کرد توی دفتر. بغل دفتر انشایم نوشت :

"فرزندم، خوب و جانسوز می نویسی. بسیار متاثر شدم. چیز های خوب و خنده اور هم در زندگی هست. از ان ها بنویس و بده بخوانم."

و من داستان دانش اموزی را نوشتم که هیچ گونه گرفتاری نداشت الا این که می خواست بداند فرق "خر" و "الاغ" چیست؟ عاقبت دریافته بود که خری که خوب تربیت شود، کاه و جو حسابی بخورد، پالان نو داشته باشد و چاق باشد و ادم های مهم و معروف و پولدار سوارش شوند می شود :" الاغ". ما در شهر "الاغ" کم داریم و خر فراوان است.خرهایی که زیر بار سنگین زندگی فر و فر می کنند، چوب می خورند. لاغر و مردنی اند واقعا خرند. و ته داستان نتیجه گرفته بودم که :پس ما باید بکوشیم، درس بخوانیم، زحمت فراوان بکشیم تا بتوانیم خود را بالا بکشیم که زندگی خوبی داشته باشیم. خوب بخوریم و خوب بپوشیم تا به ما "خر" نگویند و "الاغ" بگویند. چون الاغ محترم تر از خر است.

شما که غریبه نیستید / هوشنگ مرادی کرمانی

یک خر...!

و یک الاغ...!

به نظر شما ایا از نظر ظاهری تفاوتی بین این دو وجود دارد...؟!





[ بازدید : 511 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 17 ارديبهشت 1393 ] [ 14:28 ] [ Hillda ]

[ ]

达达兔0038

خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشگل

خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل او زن

بگفت مادربرو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کتاب خود گشاییدوصال عقد ایشان را نمایید

دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟***

یکی از حاضرین گفتا به خندهعروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعرکنان شادی نمودندبه یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانیびっくりマーク !!!! のデコメ絵文字びっくりマーク !!!! のデコメ絵文字びっくりマーク !!!! のデコメ絵文字





[ بازدید : 293 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 ارديبهشت 1393 ] [ 20:54 ] [ Hillda ]

[ ]

きゃわたん デコメ

این یه وبه توپ و خیلی عالیه

سر بزنید و نظرم بدید

http://ala25.blogfa.com





[ بازدید : 276 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 15 ارديبهشت 1393 ] [ 20:11 ] [ Hillda ]

[ ]

خره دیگه!!!

به طرف گفتن: یه پرنده نام ببر
گفت: خر
گفتن: خر که پرنده نیست!
گفت: خره دیگه، یهو دیدی پرید!!!





[ بازدید : 302 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 11 ارديبهشت 1393 ] [ 10:21 ] [ Hillda ]

[ ]

بیا خری رها کن!!!

روزی به رهی مرا گذر بود
خوابیده به ره جناب خر بود
از خر تو نگو که چون گهر بود
چون صاحب دانش و هنر بود
گفتم که جناب در چه حالی؟
فرمود که وضع باشد عالی
گفتم که بیا خری رها کن
آدم شو و بعد از این صفاکن
گفتا که برو مرا رها کن
زخم تن خویش را دوا کن
خر صاحب عقل و هوش باشد
دور از عمل وحوش باشد
نه ظلم به دیگری نمودیم
نه اهل ریا و مکر بودیم
راضی چو به رزق خویش بودیم
از سفرۀ کس نان نه ربودیم
دیدی تو خری کشد خری را؟
یا آنکه برد ز تن سری را؟
دیدی تو خری که کم فروشد ؟
یا بهر فریب خلق کوشد ؟
دیدی تو خری که رشوه خوار است؟
یا بر خر دیگری سوار است؟
دیدی تو خری شکسته پیمان؟
یا آنکه ز دیگری برد نان؟
دیدی تو خری حریف جوید؟
یا مرده و زنده باد گوید؟
دیدی تو خری که در زمانه
خرهای دیگر پیش روانه؟
یا آنکه خری ز روی تزویر
خرهای دیگر کشد به زنجیر؟
هرگز تو شنیده ای که یک خر
با زور و فریب گشته سرور؟
خر دور ز قیل و قال باشد
نارو زدنش محال باشد
خر معدن معرفت کمال است
غیر از خریت ز خر محال است
تزویر و ریا و مکر و حیله
منسوخ شدست در طویله
دیدم سخنش همه متین است
فرمایش او همه یقین است
گفتم که ز آدمی سری تو
هرچند به دید ما خری تو
بنشستم و آرزو نمودم
بر خالق خویش رو نمودم

برداشت و نتیجه این شعر با شما




[ بازدید : 356 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 8 ارديبهشت 1393 ] [ 1:53 ] [ Hillda ]

[ ]

خرهااا

به بعضیام باس گفت...
ببین عزیزم!
من یدفه قید قرمه سبزی رو زدم...
دو دفعه هم قید ته دیگ ماکارونی رو زدم...
تو ک دیگه تو زندگیم ازینا بالاتر نیستی که!

میدونی چرا؟؟؟

نمیدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خری دیگه!!!!





[ بازدید : 341 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 7 ارديبهشت 1393 ] [ 15:48 ] [ Hillda ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]